مالیات ارزشافزوده همواره یکی از چالشهای شرکتهای فولادی در سالهای اخیر بوده است. مالیات ارزشافزوده همانگونه که از نام آن مشخص است در ازای ارزشافزوده تولید از خریدار نهایی دریافت میشود
به عبارتی در هر مرحله از تولید و با ایجاد ارزشافزوده در تولید، ۹درصد مالیات ارزشافزوده بر اساس فاکتور از خریدار گرفته میشود که در نهایت این میزان از خریدار نهایی گرفته شده و به دولت پرداخت میشود. موضوع این است که در این زنجیره تولید زمانی که یک حلقه از پرداخت این مالیات شانه خالی کند، بار پرداخت آن به حلقه قبلی انتقال داده میشود. صنعت فولاد تا زمانی که به محصول نهایی خود برسد باید از چند حلقه تولید عبور کند، اگر یکی از این حلقهها فرار مالیاتی داشته باشد، مالیات خود را به حلقه قبل خود منتقل میکند.
مالیات ارزشافزوده؛ گمشده بازار ضایعات
محمد آشناگر کارشناس بازار ضایعات در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» درباره حلقه مفقوده مالیات ارزشافزوده در بازار فولاد عنوان کرد: در زنجیره تولید فولاد برای احتساب مالیات ارزشافزوده که ۹درصد محاسبه میشود، یک حلقه مفقوده وجود دارد که آن هم بازار ضایعات است. معمولا در بازار فروشندهها هستند که فاکتور صادر میکنند و بر اساس این فاکتورهاست که مالیات ارزشافزوده نیز محاسبه میشود. به عبارتی در قیمت نهایی یک محصول این ۹درصد ارزشافزوده اعمال خواهد شد. به این معنا که فروشنده این ۹درصد را روی فاکتور اعمال میکند و پول آن را از خریدار دریافت میکند و فروشنده در نهایت این ۹درصد را به دولت و دارایی پرداخت میکند. به عبارتی زمانی که یک شرکت سال مالی خود را میبندد، مجموعه فاکتورهایی که دارد به هر میزان که باشد باید ۹درصد آن را به دارایی پرداخت کند.
بازار معکوس قراضه
آشناگر در ادامه توضیح داد: در میان حلقههای تولید فولاد، بازار قراضه یک بازار معکوس محسوب میشود و باید قراضهها به صورت خرد خرد در سطح جامعه جمعآوری شود و کسی که قراضههای خرد را به فروش میرساند، بابت آن به کسی فاکتور ارائه نمیدهد. پس از جمعآوری خرد قراضهها، نوبت به انبارها میرسد. زمانی که یک انباری قصد دارد قراضه خود را به شرکت ذوب بفروشد، فاکتور صادر نمیکند، چراکه این انباردار از خریداران خرد خود، ارزشافزودهای دریافت نکرده که بخواهد روی فاکتور آن را اعمال کند. این روند ارزشافزوده به نوعی در اینجا منقطع میشود.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: واحد ذوب نیز زمانی که محصول خود را به فروش میرساند، باید این ۹درصد را روی فروش اعمال کند. این حلقه مفقوده زمانی اتفاق میافتد که فاکتوری از سوی فروشنده قراضه خود دریافت نکرده است، اما برای محصول خود باید فاکتور صادر کند. زمانی که واحد ذوب قراضه را به شمش تبدیل میکند، فاکتور صادر میکند. شرکتها در چارچوب قوانین مالی و اداری کار میکنند و شمش و تیرآهن تولیدی خود را در قالب رسمی به فروش میرسانند، از این رو باید حتما ارزشافزوده را روی آن محاسبه کنند، چراکه در پایان سال ممیزی مالیاتی دفاتر آنها را چک میکند. در این میان ممکن است که شرکت مدعی شود بابت خرید قراضه، فاکتوری دریافت نکرده است. البته برخی شرکتها ۹درصد قیمت قراضه را در قیمت نهایی مستتر میکنند و برخی شرکتهای فولادی نیز خود را با شرکتهای پیمانکار طرف میکنند و شرکتهای پیمانکار نیز همان شرکتهایی هستند که بار قراضه را از انباردارهایی که به صورت عمده بار خود را به مزایده گذاشتهاند، خریداری میکنند و برای آن فاکتور صادر کرده و به شرکت فولادی میفروشند، از همینرو شرکتهای فولادی بیشتر خود را با شرکتهای پیمانکار طرف میکنند، البته با انباردارها نیز کار میکنند و کد ملی انباردارها را میگیرند و فاکتورسازی میکنند و روی آن، ۹درصد مالیات ارزشافزوده را اعمال میکنند. اگر شخص باشد، کد ملی آنها را دریافت میکنند، اگر شرکت باشد شناسه ملی یا کد اقتصادی آنها را گرفته و فاکتور آن را صادر میکنند که در نهایت در پایان سال آن را به دارایی پرداخت میکنند.
وی در ادامه تصریح کرد: این سیستم مالیات ارزشافزوده به این گونه در بازار قراضه آهن چیده شد، البته نقصهایی دارد و بدون شک حجم خریدی که شرکتهای فولادی در زمینه قراضه انجام میدهند، بعید به نظر میرسد که معادل آن فاکتور برایش صادر شده باشد. گره کار اینجاست که باتوجه به این موضوع که به صورت خرد قراضهها از دست مردم جمعآوری میشود، امکان صادر کردن فاکتور برای آن به صورت دقیق وجود ندارد.
رسمی شدن بازار قراضه، امکانپذیر است؟
این کارشناس بازار ضایعات در پاسخ به این پرسش که در صورت رسمی شدن بازار ضایعات میتوان مشکل مالیات ارزشافزوده آن را حل کرد، گفت: البته گاهی برنامههایی برای رسمی کردن بازار ضایعات به گوش میرسد، اما برای رسمیتر شدن این بازار، باید نهادها یا سازمانهایی وارد شوند که باری را به صورت خرد از دست مردم خریداری کنند و برای آن ۹درصد فاکتور صادر کنند.
آشناگر در پاسخ به این پرسش که آیا با ورود ضایعات به بورسکالا میتوان به این بازار رسمیت بخشید، عنوان کرد: ورود قراضه به بورس کالا، مستلزم یکدست بودن بار قراضه است که این امر به این سادگیها امکانپذیر نخواهد بود. برای نمونه چند سال پیش سازمان حملونقلی رجا که سازمان بزرگی نیز بهشمار میرود، قراضههای ریل را در بورسکالا عرضه کرد که ضایعات ریل و لکوموتیو ضایعاتی همگن بودند که همه تعریف واحدی از آن قراضه داشتند و خریدار آن متوجه بود که چه کالایی را خریداری میکند. در بورس کالا، عرضهها مشخصات دقیق همراه با نام شرکت تولیدکننده را دارند، از این رو خریدار بر اساس این مشخصات و آنالیز دقیق، خرید خود را انجام میدهد؛ این در حالی است که در بازار ضایعات چنین امکانی وجود ندارد که بتوان آن را در بازار بورس ارائه داد.
وی با اشاره به این موضوع که مردم نمیتوانند قراضه خود را در بورسکالا عرضه کنند، گفت: قراضهای که از بین مردم جمعآوری میشود، فاکتوری ندارد. اگر یک شرکت به صورت ماهانه یا سالانه قراضه را به فروش میرساند، زمانی که یک مزایده برای فروش برگزار میکند، با توجه به اینکه به صورت رسمی فروش انجام میدهد، از طرف شرکت میتواند فاکتور صادر کند، اما به صورت خرد، فاکتوری در بین نیست و این کار را مشکل کرده است.