احسان رسولی در بخش کارگاههای تخصصی دومین کنفرانس بینالمللی فولادسازی و ریختهگری مداوم کارخانه فولاد هرمزگان اظهار کرد:
در سال ۲۰۲۰ تولید فولاد خام در دنیا از مرز یک میلیارد و ۸۷۰ هزار تن عبور کرد و در سال ۲۰۵۰ پیشبینی میشود تولید فولاد خام در دنیا به ۲.۸ میلیارد تن برسد.
احسان رسولی، مدیر سابق فولادسازی فولاد هرمزگان گفت:
برای انتقال بخش فولاد از استفاده سوختهای فسیلی به منابع انرژی کم کربن مانند هیدروژن، نیاز به یک چارچوب سیاست کلنگر است. این امر به شرکتها جهت روشنی برای سرمایهگذاری در فرایندهای تولید کم کربن میدهد.
مدیر سابق فولادسازی فولاد هرمزگان افزود:
در سال ۲۰۲۰، ایران با ۲۹ میلیون تن خود را به عنوان دهمین تولیدکننده بزرگ فولاد معرفی کرد که ۱.۵ درصد از کل تولید فولاد خام کره زمین را به خود اختصاص داده است و برنامههای بلندپروازنهای برای تولید ۵۵ میلیون تن فولاد را تا سال ۲۰۲۵ دارد.
وی گفت:
با اشاره به اینکه صنعت فولاد یکی از ستونهای صنعت و بازار کار در دنیاست که تقریبا ۴۰ میلیون شغل را پشتیبانی میکند، بیان کرد: صنعت فولاد یک صنعت انرژی بر است و ۲۲ درصد از تقاضای انرژی صنعتی در سراسر جهان را مصرف میکند که حدود ۸ درصد از کل مصرف انرژی جهانی است.
مدیر سابق فولادسازی فولاد هرمزگان تصریح کرد:
تغییرات اساسی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای ضروری است و برای دستیابی به اهداف کاهش انتشار گازهای گلخانهای مهم است. با توجه به شدت دارایی صنعت فولاد، اجرای فناوریهای کم کربن از جمله مهندسی، مجوز، ساخت و ساز زمانبر است. تصمیمات سرمایهگذاری که امروز گرفته میشوند تنها در ۱۰ سال یا بیشتر اعمال میشوند. کربنزدایی عمیق بخش آهن و فولاد ایران از نظر فنی امکانپذیر است.
وی با بیان اینکه واضح است که در کوتاهمدت هزینه تولید فولاد سبز با استفاده از روشها از هزینه تولید فولاد از مسیرهای معمولی بیشتر خواهد شد، گفت:
این نکته مهم است که بخش دولتی و خصوصی بتوانند برای اجرای سیاستهایی که میتوانند این گذار را تسریع بخشند و همکاری کنند تا به مزایای کربنزدایی بخش فولاد کمک کنند که شامل مقابله با تغییرات آب و هوا، کاهش آلودگی هوا و ایجاد رشد اقتصادی پایدار است.
رسولی در آخر صحبت های خود افزود:
برای انتقال سریع بخش فولاد از استفاده در مقیاس وسیع از سوختهای فسیلی به استفاده از منابع انرژی کم کربن مانند هیدروژن، نیاز به یک چارچوب سیاست کلنگر است که فشار در عرضه همراه با کشش در تقاضا را فراهم میکند. این امر به شرکتها روشی مناسب برای سرمایهگذاری در فرایندهای تولید کم کربن میدهد.